سئوال های یک اعرابی و جواب های پیامبر (ص)
عرض کرد می خواهم داناترین مردم باشم حضرت فرمود : از خدا بترس
عرض کرد می خواهم از خاصان درگاه خدا باشم حضرت فرمود : شب و روز قرآن بخوان
عرض کرد می خواهم همیشه در رحمت حق باشم حضرت فرمود : با خلق خدا نیکی کن
عرض کرد می خواهم از دشمن به من آفتی نرسد حضرت فرمود : همیشه توکل به خدا داشته باش
عرض کرد می خواهم عمر من طولانی باشد حضرت فرمود : صله رحم کن
عرض کرد می خواهم با آتش دوزخ نسوزم حضرت فرمود : چشم و زبان خود را ببند
عرض کرد می خواهم سنگین ترین مردم باشم حضرت فرمود : از کسی چیزی مخواه
عرض کرد می خواهم از خاصان باشم حضرت فرمود : در کارها درستی و راستی پیشه کن
عرض کرد می خواهم برای من عذاب قبر نباشد حضرت فرمود : جامعه خود را پاک نگهدار
عرض کرد می خواهم در نامه عمل من گناه نباشد و همیشه خیر و خوبی باشد حضرت فرمود : با پدر و مادر با نیکی رفتار کن
مطالبی جالب و بسیار خواندنی در مورد بعضی رکورد های جهانی ایران
1- بزگترین تولید پسته در جهان
2- بزگترین تولید کننده خاویار درجهان
3- بزگترین تولید کننده توت در جهان
4- اولین تولید کننده زعفران در جهان
5- بزگترین تولید کننده زرشک در جهان
6- اولین تولید کننده میوه هایی آلویی( گیلاس – آلبالو و ..)
7- دقیق ترین تقویم جهان ( تقویم جلالی)
8- کهن ترین کشور جهان (تأسیس شده3200 سال قبل از میلاد مسیح)
9- بزگترین تولید کننده فیروزه در جهان
10- بزرگترین تولید کننده روی جهان
11- بزرگترین تولید کننده و صادر کننده فرش دست بافت در جهان
12- بیشترین شتاب پیشرفت تولید علم و تکنولوژی در جهان ( 340000%در طول 37 سال 1349-1389 ، رشدی یازده برابر متوسط جهان در سال)
13- بزرگترین سیستم بانک داری اسلامی در جهان
14- بالاترین تناسب ذخایر به تولید برای نفت در جهان
15- قدیمی ترین منبع مصنوعی یا ساختگی آبی جهان با قدمت 2700سال ( قنات گناباد)
16- بزرگترین مجموعه جواهرات در جهان
17- کهن ترین امپراتوری جهان ( هخامنشیان اولین ابر قدرت جهان بودند و در اوج قدرت بر 44% جهان حکومن می کردند)
واما رکوردهای عجیبتری نیز هست
1- بیشترین مصرف کننده گاز طبیعی در جهان
2- بالاترین آلودگی دی اکسید گوگرد در هوای شهری
3- ارزان ترین پایتخت جهان
4- بزرگترین فوران چاه نفت در جهان
5- بزگترین میزان وابستگی به انرژی در جهان
6- میزبان بزرگترین جمعیت مهاجر در جهان ( اکثرا عراقی وافغانی )
7- بیشترین تعداد پایتخت در طول تاریخ ( تهران 32 پایتخت ایران است )
خدایا
به من توفیق تلاش در شکست ، صبر در برابر
ناامیدی ، دین بی دنیا ، عظمت بی عشق ، بی
حوس عطا فرما
شهید دکتر شریعتی
شیعه علی حقیقت گرا یا شخصیت گرا؟!
در چکاچک شمشیرها و نیزه ها، در میان ولوله و شور جنگ و نبرد، در لابلای نعره ها و فریادهای رزم آوران جنگ جمل، مردی سر به گریبان اندیشه فرو برده بود :
((خدایا، حق با کدامین طرف است؟ در یک سو علی،داماد پیامبر، سردار بزرگ اسلام،کسی که پیامبر در وصفش می فرمود:
«علی مع الحق و الحق مع علی»
با جمعی از یاران صدیق پیامبر است، و در سوی دیگر « ام المؤمنین، عایشه» و دوتن از صحابه بزرگ پیامبر، «طلحه الخیر» مرد خوش سابقه اسلام و زبیر «سیف الاسلام» - دلاور میادین نبرد- صف بسته اند. آیا ی شود هر دو گروه برحق باشند یا هر دو باطل؟!... به راستی کدامیک بر حق است؟»
سرانجام چاره کار در این دید که جواب را از علی (ع) بازجوید که «باب مدینه العلم» بود.
«أیمکن أن یجتمع زبیر و طل حه و عایشه علی باطلٍ؟»
آیا ممکن است طلحه و زبیر و عایشه بر باطل اجتماع کنند؟ و علی (ع) در پاسخ، جوابی داد که، دانمشند سنی مذهب مصری، دکتر «طه حسین» در وصف آن گفته است: پس از قرآن، هیچ کلامی از بشریت بدین پایه محکم و والا گفته نشده است.
إنک لملبوس علیک. إن الحق و الباطل، لا یعرفان بأفدار الرجال
إعرف الحق تعرف أهله و إعرف الباطل تعرف أهله
همانا حقیقت بر تو اشتباه شده است. به درستی که حق و باطل را با میزان قدر و شخصیت افراد نمی توان شناخت.
اول حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی و باطل را نیز او بشناس، اهل آن برایت آشکار می گردد.
کلام علی (ع) یعنی :
اشخاص نباید مقیاس حق و باطل قرار گیرند. این حق و باطل است که باید مقیاس اشخاص و شخصیت آنان باشند.
وتمام. سخن کوتاه، اما بس عظیم و بلند بود. به بلندای حقیقت و تاریخ! این سخن یعنی معیاری برای تشخیص پیروان علی (ع) از غیر!
و به همین دلیل است که اگر به صدر اسلام بازگردیم، به یک روحیه خاصی برمی خوریم که آن روحیه تشیع است و تنها آن روحیه ها بودند که می توانستند وضعیت پیامبررا در مورد علی (ع)، صددر صد بپذیرند و دچار تردید و تزلزل نشوند!
نقطه مقابل آن روحیه و طرز تفکر، یک روحیه و طرز تفکر دیگری بود که وصیتهای رسول اگرم را با همه ایمان کامل به آن حضرت با نوعی توجیه و تفسیر و تأویل نادیده می گرفتند. در حقیقت این انشعاب اسلامی از اینجا بوجود آمد که یک دسته که اکثریت هم بودند، فقط ظاهر را می دیدند و دیدشان عمیق و تیزبین نبود که باطن وقایع را ببینند. می گفتند که: عده ای از بزرگان صحابه و سابقه دارهای اسلام که راهی را می روند نمی توان گفت اشتباه کرده اند. اما دسته دیگر که در اقلیت هم بودند، عقیده داشتند که در جایی که اصول اسلامی به دست همین سابقه دارها پایمال شوند، دیگر احترامی برای آنها قایل نیستیم.
روح تشیع را کسانی بوجود آوردند که طرفدار اصول بودند، نه طرفدار شخصیتها!
علی بعد از پیامبر، جوانی سی و سه ساله است با یک اقلیتی کمتر از عدد انگشتان. در مقابلش پیرمردهای شصت ساله با اکثریتی انبوه و بسیار. منطق اکثریت این بود که راه بزرگان و مشایخ این است و بزرگان اشتباه نمی کنند و ما راه آنانرا می رویم.
اما منطق آن اقلیت این بود که :
آنچه اشتباه نمی کند حقیقت است ، بزرگان باید خود را با حقیقت تطبیق دهند.
سلمان فارسی ، ابوذر غفاری، مقداد و عمار یاسر مردانی بودند اصولی و اصول شناس،دیندار و دین شناس. در حقیقت روح شیعیان صدر اسلام روحی بود که اصول و حقایق بر آن حکومت می کرد،نه اشخاص و شخصیتها! و از همین رو بود که شیعیان اولیه مردمی منتقد و بت شکن بار آمدند.
از اینجا معلوم می شود، چقدر فراوانند افرادی که شعارشان تشیع است و اما روحشان روح تشیع نیست. چرا که افرادی ظاهر نگر و شخصیت گرایند. در حالیکه مسیر تشیع همانند روح آن ،تشخیص حقیقت و تعقیب آن است.
متأسفانه در زمان حال اکثرا شخصیت گرا هستند
دکتر شریعتی:
خواستم بگویم، که فاطمه دختر محمد است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه همسر علی است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر حسین است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر زینب است.
باز دیدم که فاطمه نیست.
نه، اینها همه هست و این همه فاطمه نیست.
«فاطمه، فاطمه است»
.شهادت حضرت فاطمه را بر عموم شیعیان تسلیت می گویم